مهدی میرزایی

  امروزه رجوع به منش ها،اندیشه ها و شیوه های فکری شرقی در انواع سطوح از تفسیرها قابل ملاحظه است.منش فکری شرق امکان بی بدیل خروج از پوسته ی فکری خودمان و فراتر رفتن از آن را فراهم می سازد تا زاویه نگرشی بدیل بیابیم،خود را نقد کنیم و رذائل را به فضائل بدل سازیم.اینکه تمدن های شرق با چه آموزه هایی طی هزاران سال بسر میبردند و شکل ارگانیکی از جوامع را بوجود می آوردند و اخلاق و رفتارشان با خودشان و محیط چگونه بوده است.همگی چراغ راه ای برای تمدن جهانی امروزی است که با مسائل و معضل های عدیده ای در حوزه اجتماعی و سیاسی همچون.مسئله صلح پایدار و نحوه دستیابی به آن،خشونت و جنگ مواجه است. پیش تر در ادبیات موجود به اندیشه سیاسی در شرق باستان پرداخته شده است در این پژوهش ما نه به اندیشه های سیاسی شرق بلکه با تمرکز به نظام معرفتی آن میتوانیم گامی به جلو برداریم. بدین ترتیب براساس ادبیات این زمینه می توان فرضیه ای سامان داد که نشان دهد مختصات معرفتی تفکر روایی شرق چه اثری بر کنش گری جمعی سیاسی میگذارند. البته در ادبیات موجود در باب تفکر سیاسی شرقی منابع مختلفی نگارش شده است اما مشخصه هایی که بتوان آن را از نقطه نظر "معرفت " شرقی بررسی کند تا مشخصه هایی که بر کنش سیاسی افراد تاثیر می گذارند را شناسایی کرده و معرفی کند،به چشم نمی خورد. شناخت شرقی کاملا در ساحتی ماقبل تفکر سوژه محور مدرن است؛فکری که در رابطه اش با جهان همچون وجودی مستقل و منفصل از ابژه ها می اندیشد در حالی که شناخت شرقی از جهان و چیز ها کاملا در سمت مخالف اینگونه اندیشیدن در رابطه با جهان است..بنابراین در اینجا این سوال مطرح می شود که: مختصات معرفتی شرقی چه اثری بر کنش گری جمعی سیاسی دارد؟ با توجه به مرور ادبیات،فرضیه ما این است که تفکر روایی شرق معنوی است و موجب هویتی کیهانی، خصائص صلح جویی و آرامش طلبی است. اثرآن بر کنش جمعی سیاسی، ایجاد خواست و تمایل به بهبود روابط انسان با خود و طبیعت، محیط و حیوانات است. تجزیه و تحلیل داده ها و منابع با روش علی بررسی می شوند. بدین ترتیب که متغیر اول مختصات معرفتی شرقی و متغیر دوم کنش جمعی سیاسی تعیین می شود.سپس با توجه به نتایج حاصله از استخراج معرفت شرقی از منابع به روش علی ، به شاخصه هایی که به متغیر دوم تاثیر میگذارند می رسیم.در فصل چهارم این شاخصه ها عنوان می شود و فرضیه سنجیده می شود.بنابراین این پژوهش با روش علی با توجه به خصوصیات فکری ملل شرق آن طور که "شیوه های تفکر ملل شرق" اثر ناکامورا و دیگر داده های الکترونیک و منابع و اطلاعات کتابخانه ای در دسترس است،در پی آن بوده تا فرضیه خود را بسنجد.تا با رسیدن به پاسخ پژوهش بتواند زاویه ای از نقطه نظر معرفت شرقی به کنش گری جمعی باز کند که گامی رو به جلو در جهت ادبیات این حوزه است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که فردگرایی،تعالی گرایی،اخلاق گرایی و وحدت گرایی عواملی هستند که خصلت های خاصی در عرصه کنش جمعی سیاسی می ایجاد می کنند که یافته های پژوهش موید این امر هستند که خصلت‌های کنشگری جمعی را می توان بر حسب معرفت شرقی ذیل چهار شاخص صلح‌گرایی، خشونت پرهیزی، مهرورزی و زندگی‌گرایی شناسایی کرد.