
علی رمضان پناه سورکوهی
ظرفیت نظام بین المللی حقوق بشر جهت شناسایی اقلیت های جنسی و جنسیتی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- ساعت دفاع
- چکیده
-
اقلیتهای جنسی و جنسیتی در طول تاریخ با انواع تبعیضها، خشونتها و انکار حقوق مواجه بوده و در بسیاری از کشورها از حقوق اساسی مانند امنیت، حق کار، حق ازدواج و مشارکت اجتماعی محروماند. نظام بینالمللی حقوق بشر که بر پایه شمولیت و تضمین حقوق برابر برای همه انسانها بنا شده، در این زمینه وظیفه مهمی دارد. یکی از مسائل کلیدی، نبود یک تعریف جهانی و مورد توافق برای اقلیتهای جنسی و جنسیتی است. این مسئله موجب شده تا بسیاری از دولتها از ارائه حقوق به این گروهها سرباز زنند و نهادهای بینالمللی نیز ابزارهای کافی برای الزام دولتها به شناسایی و حمایت از این اقلیتها نداشته باشند. برای مثال، اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸) و میثاقهای بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، هیچگونه اشاره مستقیمی به این گروهها ندارند. اگرچه کمیتههای نظارتی و گزارشگرهای ویژه سازمان ملل به مرور توجه بیشتری به موضوع نشان دادهاند، اما این توجهها هنوز به استانداردهای الزامآور تبدیل نشده است.
پژوهش حاضر از نظریه حقوق طبیعی و نظریه عدالت جان رالز بهره میگیرد. حقوق طبیعی بر شمولیت جهانی تأکید دارد و حقوق همه انسانها را مستقل از تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی تضمین میکند. نظریه عدالت رالز نیز برای ایجاد توازن میان حقوق اقلیتها و احترام به تنوع فرهنگی، چارچوب مناسبی ارائه میدهد. نظریه عدالت جان رالز، ارائهشده در «نظریهای درباره عدالت»، بر اصول برابری و انصاف تأکید دارد. این نظریه شامل دو اصل است: ۱. همه افراد باید از حقوق و آزادیهای اساسی برابر برخوردار باشند، و ۲. نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی تنها در صورتی پذیرفتنیاند که به نفع ضعیفترین افراد جامعه باشند. رالز از مفهوم «پرده جهل» استفاده میکند، وضعیتی فرضی که در آن افراد اصول عدالت را بدون آگاهی از موقعیت اجتماعی خود انتخاب میکنند. این نظریه با هدف حمایت از ضعیفترین اقشار جامعه، چارچوبی برای توزیع منصفانه فرصتها و منابع فراهم میآورد.